وقتی nokia1100  از دنیای تکنولوژی و بازار پر هیاهوی آن خداحافظی کرد و جای خود را به گوشی های هوشمند داد، بابا از هیچ پدیده ی تکنولوژیک و رایانه ای استقبال و استفاده نکرد، دلیلش هم کاملا فنی و منطقی بود: گوشی های جدید برای بچه سوسول ها ساخته شده و مقاومت nokia1100را ندارند، با آنها نمیشود فندق شکست و اگر با موتور از رویشان رد شوی قطعا خواهند ترکید!

 

بابا با تکنولوژی لج کرد و البته تکنولوژی هم با او، حالا چند سال است که هرگاه بابا با گوشی کار میکند، گیج میشود وفحش میدهد و یاد قدیم ها و محصولات قدیم را گرامی میدارد، اصولا تمام ناممکن های کامیپوتر در برابر بابا ممکن میشود و من همیشه در این لحظات شاهد بروز عیب های محال هستم.

 

موبایل بابا

موبایل بابا همیشه مثل یک فرزند ناخلف روی طاقچه در حال شارژ است و البته همیشه هم شارژ ندارد، گویا برای اولین بار تکنولوژی fast dis-charge(زود شارژ خالی کردن) در این نمونه مورد استفاده قرار گرفته است.

کارت حافظه همیشه یا پر است یا بیخودی از دسترس خارج است و بدین جهت همیشه یک سوزن ته گرد بوسیله ی چسب نواری در پشت گوشی تعبیه شده است.

اس ام اس های بابا مثل زباله های شهرداری فقط ساعت 9 شب ارسال میگردد و در بقیه ی ساعات روز فقط کنارشان یک دایره به نشانه ی sending میچرخد.

گاهی اوقات بی موقع و ناگهان بابا به ما زنگ میزند و وقتی بعد از کلی تفکر در مورد این تماس، تلفن را پاسخ میدهیم فقط صدای پا میشنویم و مشخص میشود گوشی داخل جیب بوده و خود به خود و بدون اراده ی بابا تماسی را با ما برقرار نموده است!

نرم افزار google map در پاسخگویی به نیاز های جغرافیایی بابا مثل عادل الجبیر در گفتن گچ پژ است، یا هیچ چیزی نمی گوید یا کلا چیز دیگری میگوید و آدرس اشتباه میدهد.

از وقتی  هم که تلگرام فیلتر شده هر فیلترشکنی که برای بابا نصب میکنیم 12 ساعت فعال است و بعد از آن توسط بچه های بالا فیلتر میشود.البته خداراشکر که فیلتر شد، چراکه کلا بابا نصف وقتش در تلگرام را صرف ارسال پیام ها و استیکرهای اشتباه در گروه ها میکرد و نصف دیگرش هم صرف ماست مالی اشتباهات میشد.

اکثرا تنظیمات تاریخ و ساعتش توسط خواهر زاده هایم بهم میریزد و شاهد پخش اذان صبح با صدای استاد مصطفی غَلوَش از گوشی بابا در ساعت 5عصر و به وقت نیویورک هستیم.

بابا همیشه با تاچ گوشی درگیر است و گالری گوشی بابا پر از عکس های سلفی ناخواسته ایست که فقط در آن تصویری گنگ و مات از دماغ مشخص است.

بابا و لپ تاپ

اصولا تاریخ گیرکردن کاغذ در گلوی پرینتر و تمام شدن جوهر کارتریج مصادف با زمانیست که بابا اراده میکند یک کپی از کارت ملی یا شناسنامه اش بگیرد و البته عجله هم دارد.

همیشه سریع ترین سیستم ها نیز وقتی بابا را در مقابل خود میبینند دو ساعت وقت میگیرند تا صفحه ی اصلی را بالا بیاورند.

بروز ترین نسخه های نرم افزاری در جلوی بابا خود را مکلف به آپدیت میدانند و هر okکه از طرف بابا کلیک میشود یک restart به دنبال دارد.

اعضا و جوارح کامپیوتر بیخود و بیجهت کار نمیکنند و اکثرا عدم حرکت موس، سبب فحش دادن بابا به mother board و درآمدن صدای اسپیکرمیشود.

شارژ و قرارداد اینترنتمان هم دقیقا زمانی پایان می یابد که بابا wifiرا روشن میکند.

کلید پ در صفحه کلید گم میشود و زبان کامپیوتر دائما عوض میشود.

 

با همه ی این تفاسیر به قول بابا الحق و الانصاف هیچ چیز جای nokia1100را نمیگیرد  و نسل جدید گاهی فقط سبب کلافگی و پیچیدگی های بیهوده است . به هر حال در مواقعی که بابا با تکنولوژی سروکله میزند و عصبی میشود، مادرم بیشترین کمک را به آرام شدن اوضاع میکند، چایش همیشه تازه دم ولبش همیشه خندان است و گوشی بدست در پی حل بحران پیش قدم میشود.