آهی به دلم هست که مقدار ندارد
ربطی به هوا، جامعه، دلدار ندارد
سید مهدی خیاط زاده متولد مهر1374با تخلص هنری طرقه ی یزدی یکی از دوستان بسیارخوبمان است که غزل هایش بوی آشنای ماه تولدش را به همراه دارد و احساس جاری شده از قلمش مثل نوشیدن یک فنجان چای داغ کنار پنجره ای رو به منظره ای برفی، دلچسب و دوستداشتنی است
با تواَم روحِ زمستان خورده
باغِ ممنوعهی باران خورده
ماهِ در برکه شناور شدهام
آخرین بوسهی لبپَر شدهام
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
دیوار مست و پنجره مست و اتاق مست!
این چندمین شب است که خوابم نبرده است
از باغ میبرند چراغانیات کنند
و زمین اول روییدن مارا قیچی...
آسمان جرأت خندیدن مارا قیچی...
بس کن ای ابرک معصوم که دست تقدیر
فرصت عالی باریدن ما را قیچی...
موضوع انشای منی تعریف انسانی
ای بهترین همدرس! ای یار دبستانی!