علی اکبر یاغی تبار، شاعر، متولد 15 دی ماه سال 1358 در بابلسر و ساکن این شهر است. دانش آموخته فوق لیسانس ادبیات از دانشگاه علامه طباطبایی تهران است.

 

از آثار وی می توان به مجموعه شعرهای جوانمرگنامه از نشر رادمهر، داش اکل و دم های بی وادم از نشر نیماژ، گلن و اثر دست چاپ گدن از انتشارات فصل پنجم اشاره کرد.

(منبع:ویکی چاوشی)

 

و اما غزلی که بنده جهت این پست ،برگزیدم :

چند تلمیذ بى ارادت؛
گوش، گرم کلام استاد
صحبت از مهملات سعدى است
بحث این هفته جسر بغداد

صبح، زرکوب بزم رومى
ظهر، هم خبط خط خیام
عصر، بد بین تر از معرى
شب، لب سوزنى به دشنام

گاه، یک برگ باد دیده
سر، سبک مغز دست اقبال
گاه سنگین و پر هیاهو
مثل تنهایى هرابال

صبح، آبادى دمادم
ظهر، ویرانى پیاپى
بام، دلّاک فین کاشان
شام، بوّاب حاکم رى

روز، پیوسته در گشایش
شب، عریض و طویل و اعظم
این یک آزاد راه حوا
آن یک آزرمگاه آدم

صبح ها قهقه و هیاهاى
عصرها هق هق و هیاهى
ای جماعت یکى بنالد
این همه قبض و بسط تا کى؟

صبحها قهقه و هیاهای
عصرها هق و هق و هیاهى
گل لگد کردن مداوم  
کاف و سین گفتن پیاپى

صبحها قهقه و هیاهاى
عصرها هق هق پیاپى
چیست این قبض و بسط موهن
این همه صحو و سکر تا کى

روز، یک سعى نیمه مهمل
هفته، هشت آسمان سوراخ
ماه، سى پاره اى به نیزه
سال، جمع ده و دو بیلاخ

سالها، باغهاى بى بر
قرنها، برگهاى برباد
گور باباى هر چه سعدى
گور اموات هرچه استاد

خلق بر پشت و آب در زیر
آب در زیر و خلق بر پشت
شده ام مثل جسر بغداد
آه!! این زندگى مرا کشت
آه این زندگی مرا کشت
آه این زندگی مرا کشت
آه این زندگی مرا کشت

#علی_اکبر_یاغی_تبار