سید مهدی خیاط زاده متولد مهر1374با تخلص هنری طرقه ی یزدی یکی از دوستان بسیارخوبمان است که غزل هایش بوی آشنای ماه تولدش را به همراه دارد و احساس جاری شده از قلمش مثل نوشیدن یک فنجان چای داغ کنار پنجره ای رو به منظره ای برفی، دلچسب و دوستداشتنی است.
**خبر خوب اینکه مجموعه اشعار طرقه بزودی در قالب یک کتاب به چاپ خواهد رسید.**
خستهام در نهایت تردید
خسته از ناامیدی و امیّد
خسته از زیر و روی تو در تو
مثل بادی میان شاخهی بید
خسته از این جهان بیپایان
خسته از هرکه حال زارم دید
خسته از هرچه بیسرانجامست
خسته از جنگ با سوار سپید
ره سپردم به برزخی مسموم
جای خوشکرده دل در آن جاوید
باغ بودم در اوج سرسبزی
هرکه رد شد گلی ز جانم چید
داد سر دادم از نفس سیرم
ضجهای که به هیچکس نرسید
هرکجا صحبتی ز شادی بود
بخت من بیبهانه میخوابید
جای نوری ز جنس شوقِ حیات
پرتو تیرگی به من تابید
هرکجا پاشدم؛ زمین خوردم
نغمهی مرگ میدمد ناهید
تا که بر دفترم غزل گفتم
تیغوار آمد و مرا برّید
طُرقه پر پر نزن قضا اینست
جبر بر مرگ توست بیتردید